-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:42081 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:33

پيشگوئي پيامبر در مورد مرگ ابوذر چگونه محقق شد و چه كساني در دفن ابوذر شركت كردند؟
پيشگوئي پيامبر (ص) در جنگ « تبوك»، بعد از بيست و سهسال تحقق يافت، رادمرد الهي كه به جرم حق گوئي و دعوت به عدل و داد، به ربذه تبعيد شده بود، كم كم قواي بدني خود را از دست داد و در بستر بيماري افتاد، او واپسين دقايق عمر پرفراز و نشيب خود را سپري ميكرد، همسرش به سيماي نوراني و تكيده او مينگريست و به تلخي ميگريست و قطرات عرق پيشاني شوهر خود را پاك ميكرد، ابوذر پرسيد: چرا گريه ميكني؟
زن پاسخ داد: براي اين گريه ميكنم كه تو اكنون ميميري و لباسي كه با آن پيكر تو را كفن كنم، در اختيار ندارم!
لبخندي اندوهگين همچون خندة افق غروب، در ميان لبهاي ابوذر نقش بست و گفت:
آرام باش! گريه نكن، من روزي با گروهي از ياران پيامبر (ص) در محضر او نشسته بودم، پيامبر رو به ما كرد و فرمود: «يكي از شما در يكي از بيابانها، تنها و دور از جمعيت از دنيا ميرود، و گروهي از مؤمنان او را به خاك ميسپارند». همه كساني كه در آن مجلس بودند، در ميان مردم و در آبادي از دنيا رفتهاند و اكنون غير از من كسي از آنان باقي نمانده است، و اينك يقين دارم شخصي كه پيامبر از او خبر داده منم!
پس از مرگ من، سر راه حجاج عراق بنشين، طولي نميكشد كه گروهي از مؤمنان ميآيند، آنان را از مرگ من آگاه ساز.
همسرش گفت: اكنون هنگام عبور كاروان سپري شده است، ابوذر گفت تو مراقب راه باش به خدا سوگند نه دروغ ميگويم و نه دروغ شنيدهام. اين را گفت و مرغ روحش به سوي فردوس برين بال و پر گشود. ( اسدالغابه /1/302)
ابوذر راست گفته بود كارواني از مسلمانان به سرعت پيش ميآمدند كه در ميان آن شخصيتهاي بزرگي مانند: «عبدالله بن مسعود» «حجر بن عدي» و ((مالك اشتر)) بودند.
«عبدالله» از دور منظره عجيبي ديد، منظرة پيكر بيجاني در كنار راه، و نزديك آن يك نفر زن و يك پسر بچه كه هر دو گريه ميكنند.
(عبدالله) لجام مركب را به سوي آن دو نفر پيچيد، كاروانيان هم دنبال او روانه شدند عبدالله تا به آن جسد نگاه كرد چشمش به صورت دوست و برادرش در اسلام ـ ابوذر ـ افتاد!
چشمانش پر از اشك شد، بالاي پيكر پاك ابوذر ايستاد و با يادآوري پيشگوئي پيامبر اسلام (ص) در جنگ تبوك، گفت: پيامبر اسلام راست فرمود كه تو تنها ميروي و تنها ميميري و تنها از گور برانگيخته ميشوي! (طبقات ابن سعد/4/34 ـ 232)
آنگاه عبدالله بن مسعود بر جسد او نماز گذارد سپس او را بخاك سپردند.
هنگامي كه از دفن او فارغ شدند، مالك اشتر در كنار قبر او به پا ايستاد و چنين گفت:
«پروردگارا! اين ابوذر، يار پيامبر است كه عمري تو را پرستش كرد و در راه تو با مشركان جهاد نمود و هرگز در پيروي از آئين حق، تغيير روش و مسير نداد، لكن چون بازبان و قلب خود به مبارزه با فساد و منكر پرداخت، مورد جفا و ستم و محروميت و تحقير واقع شد و تبعيد گرديد و سرانجام در سرزمين غربت، تنها جان سپرد!.» (الدرجات الرفيعه /252)

: آية الله جعفر سبحاني
شخصيتهاي اسلامي شيعه ج 1 ـ 2

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.